عزیزانی که  موافق هستند این وبلاگو با نام

 نوشته های عاشقانه و احساسی 

لینک کنن و خبر بدن تا لینک شن

وبلاگ رو میفروشم هر کی میخواد


به مسنجرم پیام بده

می ترسم


آرزو می کردم یه روزی دستای تو رو بگیرم و تا آخر عمر با تو باشم
ولی افسوس که اینا همه افکار کودکانه ی من بودن
کاش لااقل میتونستم اینا رو بهت بگم ولی تازگی ها فهمیدم آدم ترسویی هستم
ترسم از جوابت ناامیدم میکنه
می ترسم نکنه منو دوست نداشته باشی 
می ترسم نکنه کس دیگه ای رو دوست داشته باشی 
می ترسم از بلایی که بعد تو به سرم میاد
می ترسم از آینده
می ترسم از بی تو بودن
می ترسم از تنهایی هام 
می ترسم از فاصله های بین من و تو
و می ترسم از کلی چیزای دیگه 
حتی بعضی موقع ها از خودمم می ترسم 
از بلایی که ممکنه سر خودم بیارم
ولی با این همه ترس بازم از ته قلبم دوست دارم

این مطلب مطعلق به خودمه و کپی کردن فقط با ذکر منبعش مجازه

نمی دانم


خواستم بنویسم عشق اما معنی اش را نمی دانستم

اما با تمام وجودم دوست دارم 

نمی  دانم

شاید این همان عشق باشد


این مطلب مطعلق به خودمه و کپی کردن فقط با ذکر منبعش مجازه

چه یافت؟


خدایا


چه یافت آن که تو را گم کرد


و چه گم کرد آنکه تو را یافت

هر که می خواهی باش


هــرکه مــی خــواهـی بـــاش
ایـن عادت مـــشتـرک انسـانهــاســت
تـــو نیــز ، روزی ، ســاعـتی ، لـحظــه ای
احــساس خـواهـی کـرد کـــه
هیــچکــس دوست ندارد
و این شاید 
دردناک ترین احساس خوشایند تنهایی باشد که آغاز بی کسی هایت را 
بی پایان میکند ...و تو را...
تا ناکجا ها اندوه میبخشد ...و هر لحظه این حس دردناک قوت میگیرد

فرستنده : سحر

نمیخوام


 دلم نمیخواد چشمات رو از پشت سرت بگیرم تا اسممو بگی 

آخه طاقت شنیدن اسم هایی رو که میگی رو ندارم

پروردگارا


پروردگارا

من اگز تلخم گاه اگر شیرین

من اگر زشتم گاه اگر زیبا

من اگر در هستی ام گاه اگر در نیستی

من اگر مستم و دیوانه یا که هشیار و فرزانه

تو مرا ببخش و مرا به خودم وا مگذار

اگر رد میکنی رد کن ولی من 

به جز درگاه تو جایی ندارم

مواظب خودت باش...


گاهی وقتا موقع خداحافظی ازتو

خواسته یا ناخواسته بهت میگم مواظب خودت باش 

مواظب خودت باش یعنی برام مهمی

مواظب خودت باش یعنی  نگرانتم

مواظب خودت باش یعنی  دوست دارم

مواظب خودت باش یعنی به خدا میسپارمت

مواظب خودت باش یعنی از الان دلم برات تنگ شده


منبع :http://asheghanesara.ir/#

آموخته ام


آموخته ام  که خدا عشق استو عشق تنها خداست

آموخته ام که وقتی ناامید میشومخدا با تمام عظمتشعاشقانه انتظار میکشد و من دوباره به رحمت او امیدوار شوم 

آموخته ام اگر تاکنون به آنچه خواستم  و نرسیدم ، خدا برایم بهترش را در نظر گرفته است

آموخته ام که زندگی دشوار است ولی من از او سخت ترم

کاش


کاش من هم کسی را داشتم 

که با بستن چشمانم

حس قشنگ نگاهش را احساس میکردم

بوی نفس هایش را میشنیدم

کاش من هم کسی را داشتم که 

حتی وقت نبودنم  عاشقم باشد

کاش

وقتی...


وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست

عهد و پیمانی که روزی ، با دلت بستم شکست


ناگهان دریا تو را دیدم حواسم پرت شد 

کوزه ام بی اختیار افتاد و از دستم شکست


در دلم فریاد زد فرهاد ، کوهستان شنید

چون صدا در کوه پیچید ،عاشقانه عاشقت هستم شکست

بابا نان داد ولی .............



بار ها در کلاس اول خواندیم بابا نان داد
اما هیچ یک نفهمیدیم که بابا برای یک تکه نان تمام جوانی اش را داد
این است رسم این دنیا، می رسد روزی .......

ماندن و نمادن


میان ماندن و نماندن فاصله تنها یک حرف ساده بود

از قول من به باران بی امان بگو دل اگر دل باشد

 آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

قصه عشق


سالها پیش شیطان عاشق خدا بود

و میخواست تنها عشقش باشد

فریاد زد خدااااااااااااااااا!؟

اما خدا به روی خودش نیاورد

چون بزرگ بود میخواست عاشقی کنه و آدم رو آفرید

سال ها پیش آدم خدا را از یاد برد و عاشق شیطان شد

 این وسط خدا تنها ماند

تنهای تنهای تنها

خدایا


خدایا

 هیچ تنهایی را آنقدر تنها نکن که به هر بی لیاقتی بگه

عشقم

نصف ، نصف


به خدا گفتم بیا جهان رو قسمت کنیم

آسمون واسه من ابراش مال تو 

دریا واسه من موجاش مال تو

ماه مال من خورشید واسه تو

خدا خندید و گفت

بندگی کن همه دنیا مال تو منم مال تو

باران


اندکی عاشقانه تر زیر این باران بمان

ابر را بوسیدم تا بوسه بارانت کند

کافیه...


برای شکستن من یه اخم کافیه  ،  نیازی به فریاد نیست

واسه اشک ریختن من سکوت تو کافیه،نیازی به قهر نیست

برای مردن من حرف رفتنت کافیه، نیازی به انجامش نیست

کوچه


بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم 
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم

فریدون  مشیری

خیال


از من فاصله بگیر

هر بار که به من نزدیک میشوی

باور میکنم هنوز میتوان زندگی را دوست داشت

از من فاصله بگیر

 خسته ام از امید های کوتاه

از زندگی در خیال

از امیر

بی تو


نفس نمی کشد هوا

قدم نمیزند زمین

سکوت میکند  غزل

بدون تو یعنی همین

عشق

 

    ازم پرسید تا حالا عاشق شدی؟؟؟؟؟ گفتم: آره  گفت: چند بار؟؟؟ گفتم : یک بار گفت: پس میدونی عشق اول هیچ وقت از یاد نمیره؟؟؟؟ گفتم: آره  مطمئنم گفت: چجوری باهاش آشنا شدی؟؟ گفتم: از بچگی باهم بزرگ شدیم. تا چشم باز کردم تا الان اونو دیدم. گفت: باهاش در ارتباطی؟؟ گفتم : آره همیشه با همیم .بغض کردم ، وقتی گفت بهش میرسی؟؟ اشکم سرازیر شد و گفتم : آره گفت: من هم عاشقم خیلی میخواستمش ، زیبا بود  ولی بهم نرسیدیم. گفت : خوشبحالت عشقت چقدر خوشبخته که تو رو داره و این قدر عاشقشی . گفت : حالا کی هست و اسمش چیه؟؟؟ خوشگله؟؟؟؟ گفتم: مطمئنم از عشق تو خوشگلتره اسمش رحمان، رحیم و حمید هستش خیلی اسم داره ولی همه صداش میزنن خدااااااااااااااااااااا

فرستنده : شکیلا


منبع: http://www.asheghebijan.blogfa.com

مجنون


یک شبی مجنون نمازش را شکست 

بی وضو در کوچه لیلا نشست


عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود


سجده ای زد بر لب درگاه او

پر ز لیلا دل پر آه او


گفت یا رب از چه خوارم کرده ای

بر صلیب عشق دارم کرده ای


جام لیلا را به دستم داده ای

واندر این بازی شکستم داده ای


نشتر (نیزه) عشقش به جانم میزنی

دردم از لیلاست آنم میزنی


خسته ام زین عشق، دل خونم مکن

من که مجنونم تو مجنونم مکن


مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو ،من نیستم


گفت ای دیوانه لیلایت منم

در رگ و پیدا و پنهانت منم


سال ها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی


عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق یکجا باختم


کردمت آواره ی صحرا نشد

گفتم عاقل میشوی اما نشد


سوختم در حسرت یک ((یا ربت))

غیر لیلا بر نیامد از لبت


روز و شب او را صدا کردی ولی

دیدم امشب با منی گفتم بلی


مطمئن بودم به من سر میزنی

در حریم خانه ام در میزنی


حال این لیلا که خوارت کرده بود

درس عشقش بی قرارت کرده بود


مرد راهم باش تا شاهت کنم

صد چو لیلا کشته در راهت کنم



منبع :http://www.delebitaghat.blogfa.com/

باز باران


باز باران


باز باران نه نگویید با ترانه 

می سرایم این ترانه جور دیگر

باز باران بی ترانه دانه دانه

 بر بام خانه

یادم آرد روز باران

پا به پای بغض سنگین 

تلخ و غمگین دلشکسته 

اشک ریزان 

عاشقی سرخورده بودم

 می دریدم قلب خود را 

دور میگشتی تو از من

 با دو چشم خیس و گریان

 می شنیدم از دل خود

این نوای کودکانه پر بهانه

 زود برگردی به خانه

 یادت آید هستی من 

آن دل تو جار می زد

  این ترانه باز باران 

باز میگردم به خانه


منبع: http://www.asheghebijan.blogfa.com/


داشتنت




یادت دلتنگم میکنه

اسمت دیونم میکنه

صدات عاشقترم میکنه

نگات وابستم میکنه

فقط یه چیزه که آرومم میکنه و اونم......

د ا ش ت ن ت ه

تنهایی




زندگی زیباست نه به زیبایی حقیقت
حقیقت تلخ است نه به تلخی جدایی
جدایی سخت است نه به سختی تنهایی

محرم

فرا رسیدن ماه محرم را بر شیفتگان آن حضرت تسلیت عرض می کنم امیدوارم عزاداری های شما مورد قبول سید و سالار شهیدان ابا عبد الله الحسین (ع) قرار گرفته باشد .  التماس دعا




هر وقت سیلی خوردی، بگو یا زهرا (ع)
هر وقت دستت رو بستند، بگو یا علی (ع)
هر وقت بی یاور شدی ، بگو یا حسن (ع)
هر وقت تشنه شدی، بگو یا حسین (ع)
هر وقت شرمنده شدی ، بگو یا عباس (ع)

ولی هر وقت سیلی خوردی، دستت رو بستند،بی یاور شدی، تشنه شدی، شرمنده شدی بگو

امان از دل زینب

ادامه اشعار و نوشته ها با این موضوع در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

ساقیا


ساقیا امشب صدایت با صدایم ساز نیست
یا که من مستم یا که سازت ساز نیست

ساقیا امشب مخالف مینوازد تار تو
یا که من مست و خرابم یا که تارت تار نیست